ضبط دیگری از کلمه باسرود و ناشیرود و بیسرود و باسروز و ناشرود، از رساتیق سیستان، و رجوع به تاریخ سیستان شود، اصطخری و ابن فقیه آنرابهمین صورت باشترود آورده اند، (حاشیۀ تاریخ سیستان ص 28)، و شاید این ناحیه را در اثر مجاورت رودی بهمین نام باشت رود خوانده اند، رجوع به باشت رود شود
ضبط دیگری از کلمه باسرود و ناشیرود و بیسرود و باسروز و ناشرود، از رساتیق سیستان، و رجوع به تاریخ سیستان شود، اصطخری و ابن فقیه آنرابهمین صورت باشترود آورده اند، (حاشیۀ تاریخ سیستان ص 28)، و شاید این ناحیه را در اثر مجاورت رودی بهمین نام باشت رود خوانده اند، رجوع به باشت رود شود
از شهرهای مکران. (نزهه القلوب) : مکس و باشقرود دو شهر بزرگ است باقلیم هفتم و صحاری و مواضع بسیار از توابع اوست و اکثر سکانش صحرانشین. (نزهه القلوب چ لیدن جزء 3 ص 262). احتمال دارد این نام صورت تصحیف شده ای از باشترود سیستان باشد. و رجوع به باشترود شود
از شهرهای مکران. (نزهه القلوب) : مکس و باشقرود دو شهر بزرگ است باقلیم هفتم و صحاری و مواضع بسیار از توابع اوست و اکثر سکانش صحرانشین. (نزهه القلوب چ لیدن جزء 3 ص 262). احتمال دارد این نام صورت تصحیف شده ای از باشترود سیستان باشد. و رجوع به باشترود شود
بهشت روی. در صفات خوبان ساده روی استعمال کنند. (آنندراج). آسمانی روی. (ناظم الاطباء). زیباروی. که رویش در زیبائی چون بهشت باشد: مرا بعشق ملامت مکن که عشق مرا ز روی خوب تو گشت ای بهشت رو، آئین. فرخی. بهشت روی من آن لعبت پری رخسار که در بهشت نباشد به لطف او حوری. سعدی. و رجوع به بهشتی رو و بهشت سیما شود
بهشت روی. در صفات خوبان ساده روی استعمال کنند. (آنندراج). آسمانی روی. (ناظم الاطباء). زیباروی. که رویش در زیبائی چون بهشت باشد: مرا بعشق ملامت مکن که عشق مرا ز روی خوب تو گشت ای بهشت رو، آئین. فرخی. بهشت روی من آن لعبت پری رخسار که در بهشت نباشد به لطف او حوری. سعدی. و رجوع به بهشتی رو و بهشت سیما شود
نام رودی بوده است در سیستان، صاحب تاریخ سیستان گوید: ... و اکنون پیداست که رود هیرمند و رخدرود و خاش رود و فراخ رود و خشک رود و هرات رود و آب دشتها و کوهها از همه اطراف سیستان و از هزار فرسنگ همه بزره آید و یکی سوراخی است آن را دهان شیر گویند نه بزرگ همه این چندین آب بدان فروشود، هیچ کس نداند که کجا شود مگر خدای تعالی و تقدس و این از عجائبهاست، (تاریخ سیستان ص 15 و 16)، محشی تاریخ سیستان در ذیل ص 179 این رود را منسوب به خواش می داند و می گوید حالاجزء خاک افغان است، (تاریخ سیستان پاورقی ص 179)
نام رودی بوده است در سیستان، صاحب تاریخ سیستان گوید: ... و اکنون پیداست که رود هیرمند و رخدرود و خاش رود و فراخ رود و خشک رود و هرات رود و آب دشتها و کوهها از همه اطراف سیستان و از هزار فرسنگ همه بزره آید و یکی سوراخی است آن را دهان شیر گویند نه بزرگ همه این چندین آب بدان فروشود، هیچ کس نداند که کجا شود مگر خدای تعالی و تقدس و این از عجائبهاست، (تاریخ سیستان ص 15 و 16)، محشی تاریخ سیستان در ذیل ص 179 این رود را منسوب به خواش می داند و می گوید حالاجزء خاک افغان است، (تاریخ سیستان پاورقی ص 179)